کیومرث سفیدي دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی
تعادل درجنگل های هیرکانی

تاریخ انتشار : 1401/03/28 - ساعت انتشار: ١٢:٥١ - گروه خبری : جنگل در آیینه رسانه ها

در نخستین گام عوامل تخریب شناسایی و تا حد امکان کنترل شود و همزمان اقدامات فنی (پرروشی) در جهت احیاء و افزایش تاب آوری جنگل‌ها در مواجه با این عوامل در اولویت قرار گیرد

 

آیا حفاظت از جنگل‌های هیرکانی صرفا به معنی نگهداشتن جنگل‌ها در وضعیت موجود است؟

تعادل جنگل‌های هیرکانی از بین رفته است

در نخستین گام عوامل تخریب شناسایی و تا حد امکان کنترل شود و همزمان اقدامات فنی (پرروشی) در جهت احیاء و افزایش تاب آوری جنگل‌ها در مواجه با این عوامل در اولویت قرار گیرد

  

 

کیومرث سفیدی

بوم شناس و دانشیار گروه علوم مهندسی جنگل دانشگاه محقق اردبیلی

 

سه شنبه 24 خرداد 1401 - روزنامه پیام ما

جنگل‌های هیرکانی به عنوان یکی از مهمترین بوم‌سازگان‌های طبیعی کشور از گذشته در معرض دخالت‌های متعددی بوده است. اکنون نیز برداشت‌های غیر قانونی و قاچاق با توجه به افزایش قابل انتظار قیمت مقطوعات چوبی با ممنوعیت اجرای طرح‌های مدیریت جنگل، تغییر کاربری در اراضی مجاور جنگل‌ها، چرای دام و طرح‌های عمرانی ناسازگار با محیط زیست و اقلیم هیرکانی از مهم‌ترین تهدیدات پایداری جنگل‌ها است. شکی نیست ادامه روند کنونی منجز به نابودی جنگل‌های هیرکانی شده و در نتیجه مسائل و مشکلات اقتصادی و محیط زیستی متعددی در شمال کشور را به دنبال خواهد داشت. در این بین اختلاف آشکار بین بخشی از افکار عمومی ‌و نظر غالب متخصصان در این ارتباط قابل توجه است. در یکسو متخصصان بوم‌شناس قرار دارند که مسلط به دانش روز و دارای شناخت کافی از وضعیت جنگل‌های هیرکانی هستند و در سوی دیگر افکار عمومی ‌دغدغه‌مند در خصوص حفظ جنگل‌ها قرار دارد.

 

منابع طبیعی نه تنها ثروتی قابل اتکا برای کشورها است بلکه داشتن منابع طبیعی متنوع و در وضعیت تعادل، تضمین‌کننده پایداری در سرزمین در مواجه به بحران‌های محیط زیستی است. مواجهه با بحران‌های محیط زیستی و پیامدهای ناگوار آن بر سرزمین یکی از چالش‌های گریزناپذیر پیش روی حکمرانان است. بحران‌های محیط زیستی در مقیاس سرزمینی اغلب منجر به هدررفت هزینه‌های کلان و در نتیجه از بین رفتن سرمایه‌های عمومی‌می‌شود. جنگل‌ها به عنوان یکی از مهمترین اشکال منابع طبیعی به جهت ایفای نقش‌های زیستی متعدد فراتر از یک منبع صرف اقتصادی همواره مورد توجه هستند. جنگل‌ها دارای کارکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، زیستی و حتی فرهنگی بوده و در سطوح ملی و حتی فراملی نگاه ویژه‌ای به حفظ، احیاء و استفاده بهینه از آن‌ها وجود دارد. جنگل‌ها مواد اولیه مورد نیاز بسیاری از صنایع سلولزی را تامین می‌کنند و نقش برجسته‌ای در حفظ تعادل آب، خاک و اقلیم دارند. این موضوع در کشور ایران که فقیر از پوشش‌های گیاهی (به ویژه جنگل‌ها) است، اهمیت زیادی دارد. از این رو در وضعیت فعلی حفظ پوشش‌های گیاهی موجود و برنامه‌ریزی در جهت توسعه و احیاء آن‌ها بایستی در اولویت دستگاه‌های متولی باشد. اما پرسش مهم این است که آیا حفاظت از جنگل‌های هیرکانی صرفا به معنی نگهداشتن جنگل‌ها در وضعیت موجود است؟

اقدامات احیایی صرفا به معنی کاشت درختان در عرصه جنگل‌ها نیست و شامل مجموعه‌ای از اقدامات برنامه‌ریزی شده در جهت کنترل ساختار، ترکیب و محیط فیزیکی بوم‌سازگان جنگل با هدف افزایش توان تاب‌آوری و بازگشت اکوسیستمی ‌در بوم‌سازگان جنگل‌ها است استقبال از پیام‌های عامه‌پسند و غیرعلمیدخالت‌های گذشته و اقدامات انجام شده منجر به شکل‌گیری باوری نادرست در بین عموم شده است که بر اساس آن هرگونه دخالت در این جنگل‌ها به منزله تخریب و از بین رفتن این جنگل‌ها تلقی می‌شود. این در حالی است که دخالت‌های فنی بر اساس دانش بوم‌شناسی یک ضرورت انکار ناپذیر در حفاظت از جنگل‌ها است. فقدان آگاهی‌های عمومی‌ در خصوص ارتباطات بین درختان و سایر اجزاء طبیعت در یک بوم‌سازگان جنگلی و فاصله گرفتن از یک نگاه کل‌نگر به طبیعت همواره منجر به شکل گیری باورهای به ظاهر همراه با طبیعت اما در حقیقت در تضاد با منافع اکوسیستمی‌جنگل‌ها شده است. از سوی دیگر دسترسی آسان به رسانه‌ها در فضای مجازی در مواردی منجر به سوگیری‌های دور از حقیقت و همراهی افکار عمومی ‌با آن‌ها شده است. به عنوان نمونه هر سال پیام‌هایی مبتنی بر کاشت درختان مثمر در مناطق کوهستانی منتشر می‌شود و عام‌پسندی آن منجر به اشتراک گذاری و ارسال پیام نادرست به دوستداران طبیعت می‌شود.

دانش بوم‌شناسی به بررسی محیط زیست جانداران و ارتباطات متقابل بین محیط و جاندار می‌پردازد. در زمینه کاری مدیریت جنگل، جنگل‌شناس وظیفه به کار گرفتن یافته‌های دانش بوم‌شناسی در احیاء و توسعه جنگل‌ها را به عهده دارد. در حقیقت کالبد بیمار جنگل‌ها در مواجه با مسائل و مشکلات نیاز به مراقبت و اقدامات اکولوژیک جهت احیاء و درمان دارد. این اقدامات توسط بوم‌شناس برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود. این بدین معنی است که برخی از دخالت‌های فنی نه تنها عامل تخریب به شمار نمی‌رود بلکه اقدامی ‌در جهت بهبود وضعیت فعلی به نفع جنگل‌ها است. تعیین منافع و صلاح جنگل‌های طبیعی صرفا توسط متخصص امر تعیین می‌شود و در مواردی می‌تواند در تضاد با باورهای عمومی ‌باشد. نظیر چنین اتفاقی در مدیریت گونه‌های جانوری مشاهده می‌شود. در مواردی بر اساس نظرات بوم‌شناس جمعیت گونه جانوری یا نسبت جنسیتی جمعیت آن در جهت افزایش کارایی جمعیتی و توان تولید مثل کنترل می‌شود. این اقدام در نگاه عام مقابله با حیات وحش و در نگاه دانش محور تسهیل افزایش جمعیت گونه مزبور در طبیعت تلقی می‌شود.\

از بین رفتن جنگل‌های جلگه‌ای در هیرکانی جنگل‌های هیرکانی جهت برخورداری از ویژگی‌های ساختاری (چیدمان مکانی درختان) پیچیده و حضور متنوع گونه‌های درختی و قرار گرفتن در یک فیزیوگرافی منحصربفرد در یک منطقه کوهستانی اختلافات واضحی را در مناطق مختلف نشان می‌دهد. در مناطق جلگه‌ای، میان بند و بالابند در مجاور ییلاقات پوشش‌های گیاهی متفاوتی شکل گرفته است. در عین حال سابقه حضور و دخالت‌های انسان در هر یک از این مناطق تفاوت‌هایی را نشان می‌دهد. نگاهی به تاریخچه این جنگل‌ها از گذشته‌های دور حکایت از دخالت‌های متعدد و تخریب جنگل‌ها دارد. تغییرکاربری، سدسازی‌ها، سابقه دامداری و برداشت‌های غیر قانونی در جنگل‌های هیرکانی غیر قابل انکار است. علیرغم تمامی ‌تعریف و تمجیدها و با علم به ارزش‌های زیستی غیر قابل انکار جنگل‌های باستانی و بسیار با ارزش هیرکانی بخش‌هایی از این جنگل‌ها دخالت‌های متعددی را پشت سر گذاشته اند. آنچه امروزه در این جنگل‌ها مشاهده می‌شود از بین رفتن جنگل‌های جلگه‌ای و کاهش توان احیای جنگل بازمانده به جهت از بین رفتن تعادل زیستی در جلگه و حذف گونه‌های درختی با ارزش و تغییر ساختار و ترکیب در نتیجه انواع برداشت‌های قانونی و غیر قانونی در میان بند در سال‌های گذشته است. در مناطق بالابند نیز شرایط مشابه جلگه و نیازمند اقدامات حفاظتی است. بر این اساس اقدامات فنی در جهت افزایش توان بازگشت اکوسیستمی ‌و احیای جنگل‌ها در هر سه ناحیه ضرورت دارد. تبدیل جنگل‌های مداخله شده به جنگل‌های با ارزش زیستی بالا مستلزم اجرای اقدامات فنی و حفاظتی با رویکرد اکوسیستمی‌ در این جنگل‌ها است. این اقدامات شامل برنامه‌ریزی‌های اجرایی در میان مدت و شامل بخش‌های متعددی است که پرداختن به آن خارج از هدف این نوشتار است. دخالت‌های پرورشی (فنی) بایستی بر اساس یافته‌های حاصل از مطالعات جنگل‌های هیرکانی و شدت آن در حداقل ممکن و همسو با روند تحول طبیعی جنگل‌ها باشد. با این حال نباید فراموش کرد که پیش شرط احیای جنگل‌ها، کاستن از شتاب تخریب و شناسایی و محدود کردن عوامل تخریب است. هر گونه اقدام فنی با وجود قاچاق یا چرای دام در جنگل‌های هیرکانی نتیجه مطلوب را به دنبال ندارد. اگرچه حذف عوامل تخریب مستلزم صرف زمان و هزینه برای دستگاه‌های اجرایی است، با این حال کاستن از شتاب تخریب می‌تواند اثر بخشی اقدامات را تا حد قابل قبولی افزایش دهد.

باور نادرست حفاظت فیزیکی جنگل‌ها بدون مداخلات فنی حفاظت فیزیکی جنگل‌ها بدون مداخلات فنی یک باور نادرست است. بایستی متذکر شد که حفاظت صرفا به معنی حفاظت فیزیکی نیست و در مواردی اقدامات عملی برای حفظ توان بازگشت و ارتجاع اکوسیستمی ‌می‌تواند بسیار موثر باشد. جنگل‌ها به مانند اغلب بوم‌سازگان طبیعی به درجه‌ای از تعادل در طبیعت می‌رسند که بتوانند بدون دخالت‌های انسانی هر گونه آشفتگی (دخالت) را جذب و دچار گسستگی نشوند. اما تکرار آشفتگی‌های با شدت بالا نظیر آنچه در این جنگل‌ها رخ داده است منجر به از بین از رفتن تعادل اکوسییستمی‌ و توان ارتجاع در جنگل‌ها می‌شود و در این حالت در عمل بدون دخالت‌های فنی امکان بازگشت حتی در شرایط بسیار مطلوب جنگل‌های هیرکانی بسیار سخت به نظر می‌رسد. شدت دخالت‌ها در مواردی به تغییر در ساختار جنگل‌های هیرکانی شده است و در وضعیت فعلی در عمل کارایی زیستی و اقتصادی آن‌ها به حداقل ممکن نزول پیدا کرده است. به عبارت دیگر اگر حفاظت از جنگل‌ها در جهت حفظ کارکردهای زیستی آن باشد، جنگل‌های مداخله شده فاقد توان زیستی کافی برای تامین کارکردهای مورد انتظار بوده و در صورت ادامه وضعیت فعلی افزایش آشفتگی‌های طبیعی مانند گسترش بیماری‌ها کاهش تاب‌آوری و آسیب‌پذیری جنگل‌ها بسیار محتمل خواهد بود. حضور گونه‌های مهاجم و تهدید گونه‌های بومی‌در پایین‌بند، حذف تدریجی بسیاری از گونه‌های با ارزش مانند بلوط بلندمازو، حذف زیستگاه‌های خرد در میان بند و کاهش محسوس تراکم درختان در بالابند جنگل‌های هیرکانی مثال‌هایی برای لزوم دخالت‌های فنی دانش‌محور در این جنگل‌ها است. لازم به ذکر است، اعتماد به طبیعت برای بازگشت اکوسیستمی‌ با در نظر گرفتن کاهش توان بازگشت و شتاب تغییرات اقلیمی ‌و در نظر گرفتن شدت‌های دخالت‌های تاریخی بسیار دور از انتظار است و یا حداقل در میان مدت و با حضور انسان و آشفتگی‌های متعدد در قابل دسترس نیست.

اعتماد به طبیعت برای بازگشت اکوسیستمی ‌با در نظر گرفتن کاهش توان بازگشت و شتاب تغییرات اقلیمی ‌و در نظر گرفتن شدت‌های دخالت‌های تاریخی بسیار دور از انتظار است و یا حداقل در میان مدت و با حضور انسان و آشفتگی‌های متعدد در قابل دسترس نیست

در وضعیت کنونی حفاظت و احیای جنگل‌ها هدف نخست سازمان‌های متولی نگهداشت جنگل‌های هیرکانی است. جنگل‌های هیرکانی به عنوان میراثی گرانبها یک دوره تاریخی از دخالت‌های انسانی را پشت سرگذاشته که منجر به دور شدن جنگل‌ها از وضعیت (ساختار و ترکیب) طبیعی و در نتیجه از دست رفتن تعادل طبیعی جنگل‌ها شده است. در حال حاضر نیز عوامل تخریب با شتابی بیش از پیش در این جنگل‌ها عمل می‌کنند. این در حالی است که فقدان مدیریت در قالب طرح‌های فنی شرایط دخالت‌های غیر قانونی را فراهم ساخته است. با در نظر گرفتن شرایط موجود حفاظت صرفا فیزیکی صرف نظر از ناممکن بودن آن با اقدامات و اعتبارات فعلی کارساز نخواهد بود. بر این اساس اقدامات فنی و حفاظتی در قالب برنامه‌های پرورشی با رویکرد اکوسیستمی‌و بر مبنای اصول جنگل شناسی همگام با طبیعت می‌تواند منجر به افزایش توان بازگشت اکوسیستمی‌جنگل‌ها باشد. لازم به ذکر است اقدامات احیایی صرفا به معنی کاشت درختان در عرصه جنگل‌ها نیست و شامل مجموعه‌ای از اقدامات برنامه‌ریزی شده در جهت کنترل ساختار، ترکیب و محیط فیزیکی بوم‌سازگان جنگل با هدف افزایش توان تاب‌آوری و بازگشت اکوسیستمی ‌در بوم‌سازگان جنگل‌ها است. به بیان ساده تر نقش انسان (بوم‌شناس) صرفا تسهیل فرایند بازگشت طبیعی و واگذاری انجام بخش عمده آن توسط طبیعت است. بر این اساس توصیه می‌شود در نخستین گام عوامل تخریب شناسایی و تا حد امکان کنترل شود و همزمان اقدامات فنی (پرروشی) در جهت احیاء و افزایش تاب آوری جنگل‌ها در مواجه با این عوامل در اولویت قرار گیرد.

 

 

 

نسخه چاپی

ارسال به دوست

 


خروج